گفتوگو/ در کار گروهی باید توانایی آدما رو سنجید
پرنیان نجمه
پیشتر از تقدیم حاصل کار، متشکرم از دوستان خوبی که همراهی و در گفتوگو شرکت کردند.
خانمها: زهرا. خ؛ کارشناس مترجمی زبان.
طیبه. م؛ مهندس اپتیک و لیزر و دانشجوی کارشناسیارشد رشتهی فوتونیک.
مریم؛ دانشآموز اول دبیرستان.
* شما تا حالا کار گروهی انجام دادین؟
زهرا: نه! (خنده) اسمش گروهی بوده؛ همهی کارا رو دوش من بوده و بقیه مدیر ناظر بودن.
زهرا: در حال حاضر رو بخوای، همون پیجهای فیسبوک هست که چند نفری مدیریت میکنیم، مطالب میذاریم و پاسخگو هستیم.
طیبه: ببین کار گروهی تعریف درستی نداشته هیچ وقت.
من بهترین کار گروهیام با همسرم بوده.
چون کارمون دوتا قسمت داشت که کاملاً از هم جدا بود.
ولی کارای گروهی تو دانشگاه اکثراً میافته گردن یه نفر.
من ترجیح میدم تنهایی کار کنم تا گروهی.
زهرا: منم تنهایی رو ترجیح میدم. کلاً به نظرم ایرانیها روحیهی تکروی دارن؛ واسهی همین زیاد نمیشه کار گروهی واقعی انجام داد.
مریم: آره، تو مدرسه تا دلتون بخواد کار گروهی انجام دادیم ! مثلاً واسهی پروژهی شیمی، سه نفر آدم گروه شدیم واسهی انجام پروژه. موضوعمون هم ساخت مرکب بود.
* همه وظایفشون رو خوب انجام دادن؟
مریم: آره، تقریباً هر جایی هم کسی کوتاهی میکرد دیگری جبران میکرد.
* زهرا! مدیریت چن نفری پیجهای فیسبوک، خلل ایجاد نمیکنه؟ باعث بینظمی و آشفتگی نمیشه؟
زهرا: نه! یکی از پیجها سهنفری اداره میشه. یکی هم با پنج نفر یا بیشتر. هر اَدمین یه نام مشخصی داره؛ پایین هر پست پاسخ میذاره و پاسخگوی نظریات پست خودشه. پیامهای خصوصی هم که میاد، اکثراً ادمین اصلی پاسخگو هست، مگر اینکه برای یکی از ادمینهای دیگه باشه. ادمینها هم قبل اینکه به پیج اضافه بشن، پستهای خودشون بررسی شده؛ اگر همعقیده باشن، به پیج اضافه میشن. اگرم تخطی کنن، حذف! حداقل روزی یه پست باید هر ادمین بذاره. تو وقتایی هم که مشغله هست، هفتهای یه بار رو حتماً باید بذاره. قوانین دیگهای هم هست که باید پایبند باشه؛ مثلاً پستهای تنشزا نذاره و. ..
* وجود رهبر تأثیری داره روی کار گروهی؟
طیبه: رهبر، نقش کلیدی داره، مدیریت میکنه.
مریم: رهبر باعث میشه زیاد بودن نظریات و متفاوت بودنشون به گروه ضربه نزنه، یه تصمیم واحد بگیره و مسیر رو برای گروه مشخص کنه.
* جنبهی منفیش؟
مریم: اینکه فقط یک نفر تصمیم نهایی رو بگیره، ممکنه به مذاق بعضیها خوش نیاد و نتونن باهاش کنار بیان.
طیبه: یک گروه بدون افراد خوب وظیفهشناس و معتقد به کار گروهی، نمیتونه به نتیجهی مطلوب برسه؛ پس رهبر گروه میتونه بسیار اثرگذار باشه.
* به نظرم بعضی وقتا اینکه سرگروه مسئولیت رو پذیرفته، باعث میشه بقیهی اعضا کارشون رو درست انجام ندن.
مریم: آره، اینو موافقم.
* این مسئله رو چطوری میشه حل کرد؟
مریم: اگه گروه قانون داشته باشه و مجازات در صورت تخطی، فکر کنم باعث بشه کمتر کسی تو مسئولیت خودش کوتاهی کنه.
* پس وجود قانون یک ضرورته. میگن توی ایران کار گروهی کلان و قوی نمیشه انجام داد. قبول دارید؟
طیبه: درسته؛ حتی ممکنه مدیر و رهبر گروه، کار خودشو درست انجام نده: قانون لازمه!
* به نظر شما نبود سرگروه قوی باعث این موضوع شده یا قوانین خوبی نداریم؟
زهرا: علتش روحیهی فردطلب و تکروی ایرانیهاست. هر کسی ترجیح میده فردی کار کنه؛ چون به نظر، کار فردی بهتر و موفقتره.
مریم: فردی که رهبری یک گروه رو بر عهده میگیره توی رسیدن گروه به نتیجه تأثیر زیادی داره.
طیبه: عدم توانایی؛ عدم وجود نقد درونگفتمانی و آسیبشناسی و بررسی نقاط ضعف و قوت و عدم اعتماد کافی بین اعضای گروه و خودسری افراد و عدم مسئولیتپذیری و از زیر کار در رفتن، باعث خراب شدن کار گروهی میشه.
مریم: بعضی وقتها نقد هست، اما جنبهاش نیست !
* عامل حسادت چی؟
طیبه: عدم تقسیم صحیح کارها بین افراد گروه، گاهی باعث میشه حسادت ایجاد بشه و اعضا فکر کنند مسئولیتها براساس توانایی افراد توزیع نشده.
مریم: بله، حسادت گاهی هست!
طیبه: همیشه هم اعضای گروه مشکل ندارن، بلکه یه وقتایی خود گروه هدفی نداره!
* اگه بخواید کار گروهی بکنید و شما سرگروه باشید، چه فردی رو انتخاب میکنید؟
زهرا: یکی که بدونم پای کاره و وسطش ول نمیکنه بذاره بره.
مریم: آدمی که قانونپذیر باشه و جنبهی گروهی کار کردن رو داشته باشه؛ من متأسفانه! همیشه به زور بچهها و معلمها، سرگروه بودم.
مریم از این قسمت به خاطر کاری که برایش پیش آمد، در گفتوگو حضور نداشت.
طیبه: من ترجیح میدم تنهایی کار کنم.
* همیشه نمیشه تنهایی کار کرد.
طیبه: به رزومهی فرد نگاه میکنم، ببینم قبلاً چه کارایی رو انجام داده.
* توی کار گروهی چن تا عنصر داریم: سرگروه، قانون، افراد گروه. کدومشون توی موفقیت گروه، اثر بیشتری دارن و مهمترن؟
طیبه: همه تو موفقیت شریکن!
زهرا: قانون؛ چون نمیذاره هر کسی رأی خودش رو پیش ببره.
* پس طیبه، تو میگی اهمیت همهشون به یه اندازهست؟
طیبه: نه، درجهی اهمیت رو میگی، خب مسلماً فرق داره.
* کدومش مهمتره؟
طیبه: قانون مهمتره؛ اما میتونه همین قانون از سوی اعضای گروه یا خود مدیر گروه نادیده گرفته بشه.
* میگن اگه قانون جامع و مانع باشه، این اتفاق نمیافته؛ نظر شما چیه؟
طیبه: به نظرم حتی اگه قانون درست باشه، نیاز به مجری داره.
* نیاز به مجری که درسته؛ ولی بالأخره مجری مؤثرتره یا قانون؟
طیبه: قانون اصل مهمتریه؛ چون مجری از روی اون میتونه عمل کنه.
* یک عاملی که به نظرم ما بهش خیلی به طور خاص نپرداختیم اخلاقه؛ قانون خوب، اگه توسط مجری مسئولیتپذیر اجرا نشه، نمیتونه کارآمد باشه. درسته؟
طیبه: اخلاق میشه همون که گفتیم: حسادتی که ایجاد میشه یا مغرور شدن اعضا به کاراشون.
زهرا: چیزایی که گفتیم همشون زیرمجموعهی همون اخلاقه.
* یا کار نکردن !
طیبه: کار نکردن خیلی وقتا از سر لجبازی، مشکلات و کمکاریها به وجود میاد.
نجمه: گاهی میشه مرز تعیین کرد زهرا. مجری وظیفهشناس لزوماً بااخلاق نیست. یکی هست معتقده صرفاً باید کار خودشو خوب انجام بده و تحویل بده. یکی دیگه اگه دید کار دیگری هم روی زمینه، کار میکنه. اولی مجری وظیفهشناسه؛ اما دومی مجری بااخلاقه.
زهرا: خب اخلاق همینه که حس مسئولیت داشته باشی، تو انجام وظیفه کم نذاری، کمک همگروهیت باشی و. .. .
طیبه: مجری خوب باید قانونمدار باشه... چون تنها قانون هست که میتونه اعضای گروه رو مدیریت کنه؛ اما کار گروهی نیاز داره گاهی آدم فراتر از وظایف قدمی برداره.
زهرا: بله.
طیبه: من خودم از بس همگروهیهای بد گیرم اومده چشمم ترسیده از کار گروهی؛ همهی کار میافته آخرش گردن خودم.
نجمه: گاهی رفتار خود آدم هم مؤثره طیبه؛ بعضیا اهل سوءاستفاده هستند.
طیبه: حالا من یه سؤال بپرسم؟
نجمه: بگو.
طیبه: کجا و کی باید اصلاً کار گروهی تعریف بشه؟ کار یا گروهیه یا انفرادی، درسته؟
نجمه: درسته!
طیبه: مرز جداکنندهی این دو از هم چیه؟
نجمه: هدف ! توی کار فردی، فرد به تنهایی هدف رو محقق میکنه؛ ولی توی کار گروهی یک جمعی برای یک هدف خاص کار میکنن.
طیبه: من همیشه با این مشکل دارم. من خودم تنهایی میتونم اون هدف رو برآورده کنم؛ ولی مجبور میشم با اعضای گروه تعامل داشته باشم.
نجمه: چون اعتماد کافی به هم نداریم، نمیتونیم نظریات همو به راحتی قبول کنیم.
زهرا: همیشه اینجور نیست. گاهی برا یاد گرفتن کار گروهی مجبورمون میکنن از الآن به زور با هم کار کنیم!
طیبه: خب من کار گروهی هم کردم که خیلی لذتبخش بوده. منظورم اینه که در خیلی از جاها کار گروهی درست انتخاب نمیشه.
نجمه: یعنی کارایی رو که باید فردی انجام بشه، گروهی میکنن؟
طیبه: دقیقاً.
نجمه: و باعث میشن تجربهی تلخی از این نوع کار توی ذهن بمونه.
طیبه: دقیقاً.
زهرا: در نتیجه به قول طیبه، چشم آدم بترسه، دیگه دورش نره؛ حتی اگه درستش این باشه که یه کاری گروهی انجام بشه.
طیبه: بله. به نظرم باید توانایی آدما رو سنجید بعد اونا رو تو یه گروه کنار هم بذاریم؛ یا تو انتخاب وظیفه به تواناییها درست نگاه کنیم.